برترین خودرو ها برای جوان ها(قسمت اول)

خودرو ها انواع مختلفی دارند و هر کدام طیف خاصی از مشتری ها را هدف گرفته اند. یکی از آن گروه هایی که برای خودرو سازان حکم طلا را دارند قشر جوان هستند که تازه می خواهند برای بار اول خودرو بخرند. البته برای بسیاری از نوجوانان یا جوانان این اتفاق می افتد که یا خود می توانند خودرویی بخرند و یا والدینشان این کار را برای آن ها انجام می دهند. البته تعداد بسیار محدودی از افراد ماشین اولی ها می توانند خودرو های بسیار گران در این سن و سال بخرند و اکثرا از خودرو های اقتصادی استفاده می کنند. در این مطلب می خواهیم به خودرو هایی بپردازیم که می توانند برای بسیاری از این افراد در این سن و سال بهترین انتخاب باشند که علاوه بر قیمت کم می توانند کار راه انداز هم باشند.
هوندا سیویک یکی از آن خودرو های مطرح و دوست داشتنی است که می تواند برای هر ماشین اولی تبدیل به یک تجربه خوب و دوست داشتنی شود. البته که سیویک تنوع زیادی دارد و در تریم های زیادی عرضه می شود. یکی از تریم های این خودرو همین سیویک سی سدان است که می تواند برای جوان هایی که می خواهند یک خودرو ارزان و البته کار راه انداز داشته باشند بسیار تجربه خوبی خواهد بود. یکی از نقاط قوت بزرگ این خودرو به بخش طراحی خارجی آن باز می گردد. جایی که هوندا ترجیح داده تا با کمی دست و دلبازی نظر افراد را به راحتی به سمت خودرو خود جلب کند. در زمینه طراحی سیویک از یک طراحی کاملا جوان گرا و اسپرت استفاده می کند.
انحانای موجود در جلو و عقب خودرو شما را به یاد خودرو های گران قیمت می اندازد. در جلوی خودرو با نگاه به آن ظاهر خشن به راحتی می توان به ژاپنی بودن خودرو پی برد. چراغ ها در بخش جلو بسیار کشیده هستند و بخش زیر چراغ ها نیز بسیار فشرده در نظر گرفته شده است تا با یکی از کوچک ترین صورت ها در بین خودرو های این کلاس طرف باشیم. در نقطه مخالف هر چه طراحی بخش جلو به صورت فشرده انجام شده در بخش عقب هوندا فضای زیادی را در نظر گرفته است. چراغ ها بسیار بزرگ هستند که کمی هم به چراغ های پریوس تویوتا شباهت دارند. در کناره ها هیچ چیز خاصی وجود ندارد و صرفا می توان به رینگ های ۱۸ اینچی مشکی خودرو اشاره کرد که در رنگ های روشن به ویژه آبی باعث ایجاد جذابیت عجیب این بخش می شود. در زمینه رنگ هوندا برای خودرو اش تنها ۶ رنگ در نظر گرفته که همه آن ها رنگ های معمولی و روتین به کار رفته در خورد های کلاس میانی هستند. اما یکی از این قسمت هایی که معمولا جوان ها به آن توجه جدی نشان می دهند بخش پیشرانه خودرو ها است. البته مانند اکثریت افراد فاکتور کم مصرفی هم بسیار مهم به نظر می رسد. سیویک خودرو کم مصرفی است که در عین استفاده از موتور کم حجم می تواند به راحتی در این بخش از نگاه اکثر افراد نمره قبولی بگیرد. مهندسان هوندا در این خودرو از یک موتور ۴ سیلندر ۱.۵ لیتری استفاده کرده اند. خوشبختانه این موتور به صورت تنفس طبیعی طراحی نشده است و در کنار آن از یک عدد توربو هم بهره گرفته شده است. این مجموعه می تواند در نهایت تلاشش ۲۰۵ اسب بخار توان تولید کند که با توجه به وزن پایین این خودرو بسیار معقول به نظر می رسد. البته در عمل هم این خودر با ثبت زمان ۶.۶ ثانیه در شتاب گیری ۰ تا ۱۰۰ می تواند نشان دهد که خودرو دست و پا بسته ای در این زمینه نخواهد بود و توان رقابت با رقبا را دارد. البته هوندا نیز برای خودرو خود مانند تمام رقیبانش در این بازه قیمتی از یک گیربکس ۶ سرعته دستی CVT استفاده کرده است که از کیفیت مناسبی بهره می برد هر چند که کیفیت و لذت دنده های اوتومات را ندارد. در زمینه سیستم انتقال قدرت هم انتظاری جزو FWD نداریم که در عمل هم این سیستم را می بینیم. در مورد کیفیت رانندگی سیویک می توان تا حد زیادی از سیویک راضی بود چرا که این خودرو می تواند در مسیر های شهری عالی باشد و البته در مسیر های بین شهری و طولانی هم می تواند قابل اطمینان عمل کند. البته که این خودرو، خودرو سرعتی نیست از این رو نمی توان از آن انتظار حرکات سریعی را داشت. به طور کلی در بخش طراحی می توانیم به سیویک نمره بسیار بالایی دهیم. طراحی خوب خودرو در بیرون آن نظر ما را جلب کرد اما این اتفاق درباره طراحی کابین داخلی هم می افتد. در این قسمت با وجود اینکه همه چیز عادی است اما چیدمان داخلی و دوخت صندلی ها شما را به یاد کابین خودرو های اسپرت می اندازد که بدون شک یک امتیاز برای هوندا محسوب می شود.
در مورد طراحی داخلی همین را بگوییم که این خودرو یکی از بهرتین کابین ها را در بین خودرو های هم قیمت خود دارد. در زمینه امنیت سرنشینان هم خوشبختانه سیویک توانسته امتیاز بسیار بالایی از موسسه های مطرح در این زمینه کسب نماید. در پایان باید به قیمت این خودرو نیز اشاره کنیم. هوندا برای این خودرو پرچسب قیمتی ۲۵ هزار دلار را در نظر گرفته است. بدین ترتیب این خودرو در دسترس عموم مردم حتی با کمترین درآمد نیز قرار می گیرد. شکی نیست که این خودرو برای جوان ها والبته ماشین اولی ها یک انتخاب فوق العاده محسوب می شود.
ژاپنی ها در این بخش بازار یکه تاز هستند و اجازه نفس کشیدن به رقبای اروپایی و یا آمریکایی خود را نمی دهند. یکی دیگر از آن خودرو هایی که می تواند به عنوان اولین خودرو شما برایتان تجربه خوبی را به همراه بیاورد این خودرو است. در زمینه طراحی خارجی دیگر با آن هیجان سیویک طرف نیستیم و همه چیز در اوج سادگی قرار دارد. جلو خودرو و عقب و بدنه همه چیز در یک کلام در اوج سادگی قرار دارند. البته از یک خودرو ارزان قیمت بیش از این نیز انتظار نداریم. با اینکه چهره این خودرو مانند سدان های معمولی است اما به هیچ وجه از آن دل زده نخواید شد. چهره این خودرو ساده و دلنشین است والبته که حس اطمینان خوبی را به خریدارش القا می کند. سوبارو برای این خودرر سه نوع رینگ در نظر گرفته است که هر سه از نوع فولادی هستند. رینگ های ۱۶ ، ۱۷ و ۱۸ اینچی برای این خودرو در نظر گرفته شده اند که البته فقط نمونه ۱۶ اینچی به صورت استاندارد در نظر گرفته شده است. در زمینه رنگ های این خودرو هم سوبارو ۸ رنگ مختلف را برای این خودرو در نظر گرفته است که خب طبق روال خودرو ها در این بازه قیمیت با رنگ های عجیب و غریبی رو به رو نخواهیم شد و تمامی رنگ ها به صورت متالیک در نظر گرفته شده اند.
به طور کلی می توان امتیاز متوسطی به این خودرو در این قسمت داد. متاسفانه درباره قسمت پیشرانه این خودرو حرف های چندانی برای گفتن وجود ندارد. سوبارو برای این خودرو یک موتور ۲ لیتری ۴ سیلندر در نظر گرفته است. این موتور به صورت تنفس طبیعی کار می کند و در اوج تلاشش تنها می تواند ۱۵۶ اسب بخار توان تولید کند. این خودرو در زمینه شتاب گیری به هیچ وجه عملکرد خوبی ندارد و جزو خودرو های کند محسوب می شود. اما با توجه به بازه قیمتی این خودرو نمی توان انتظار آن چنانی از آن داشت و باید به همین موتور در این خودرو اکتفا نمود. در بخش گیربکس سوبارو تصمیم گرفته تا از یک گیربکس ۵ سرعته دستی معمولی در این خودرو بهره بگیرد. البته یک خبر خوشحال کننده درباره بخش فنی این خودرو وجود دارد که می تواند باعث شود تا به راحتی چشممان را بر روی تمامی نواقص قبلی این خودرو ببندیم. خوشبختانه سیستم حرکتی این خودرو به صورت AWD است. این سیستم اثر فوق العاده ای بر روی کیفیت رانندگی این خودرو گذاشته است و باعث شده است تا حرکت خودرو بسیار نرم و دوست داشتنی باشد. در کل کیفیت رانندگی این خودرو آن قدرها خوب نیست ولی نمی توان آن را بد توصیف کرد. فکر کنم عبارت خیلی معمولی بهترین توصیفی باشد که بتوانیم درباره این قسمت از آن استفاده کنیم.

در بحث طراحی داخلی کابین نقاط قوتی به چشم می آیند که برای ما جالب بودند. اول اینکه در این خودرو رنگ کنسول و صندلی ها کاملا متضاد انتخاب شده اند تا به زیبایی بصری داخلی این خودرو اضافه کند و دوم اینکه بخش سرگرمی این خودرو بسیار فراتر از انتظار و البته نسبت به بازه قیمتی آن عمل می کند. در مورد کیفیت متریال به کار رفته در داخل کابین می توان رضایت داشت و حتی به خاطر آن سوبارو را تحسین نمود که توانسته است با وجود بازه قیمتی این خودرو تا به این حد دست و دلبازانه عمل کند. در مورد فضای سرنشینان این خودرو آن قدر جا دارد که ۵ نفر بدون هیچ دردسری در کنار هم بنشینند و مشکلی برای آن ها ایجاد نشود البته که در مسافت های طولانی خیلی این تعداد توصیه نمی شود. در پایان به قیمت این خودرو اشاره می کنیم. سوبارو برای این خودرو بازه قیمتی ۱۸ هزار تا ۲۳ هزار دلار را در نظر گرفته که عملا این خودرو را در دسترس اکثر افراد قرار می دهد.
هنوز که هنوزه پریوس یکی از پر طرفدار ترین خودرو های عرضه شده در جهان است که به لطف سیستم هیبرید و مصرف سوخت بسیار پایین تبدیل به یکی از بهترین گزینه های شهری شده است. در زمینه طراحی این خودرو توانسته است هم چنان نظر اکثر افراد را به خودش جلب نماید. این خودرو در بخش جلو و عقب توانسته است که تناسب دوست داشتنی را برای این خودرو ایجاد کند. البته در این خودرو از فیبر کربن نیز در قسمت عقبی سقف خود بهره می گیرد. در بخش جلو هم چنان آن طراحی خشن و تهاجمی منتسب به پریوس را مشاهده می کنیم. در بخش پشتی نیز همان چراغ های عجیب و غریب را مشاهده می کنیم البته تا حالا دلیل بزرگی بخش عقب را درک نکرده ایم. در بخش های جانبی هم این خودرو هیچ حرفی برای گفتن ندارد و همه چیز به شدت ساده است. البته رینگ های کوچک و مشبک ۱۵ اینچی نیز باعث نشده اند تا این قسمت جذابیتی داشته باشد. در زمینه رنگ نیز به هیچ عنوان انتخاب تویوتا برای این خودرو را قبول نداریم. تویوتا برای این خودرو ۸ رنگ مختلف عرضه کرده است که تنها ۲ تا از رنگ ها شاد هستند و بقیه خیلی ساده و بی روح هستند. در بخش پیشرانه این خودرو یک افتضاح کامل محسوب می شود البته از دید آن هایی که به سرعت علاقه دارند مگر نه برای آن هایی که بیش از ۹۰ کیلومتر در خیابان های شهری سرعت نمی گیرند یک انتخاب معقول به نظر می رسد. موتور این خودرو به صورت مرکب است و از یک موتور ۱.۸ لیتری ۴ سیلنر به همراه یک باتری ۸.۸ KWH استفاده می کند. موتور اصلی این خودرو می تواد ۹۰ اسب بخار توان تولید کند که با کمک موتور الکتریکی مجموع توان خروجی این پیشرانه به ۱۲۱ اسب بخار می رسد. این توان مناسب یک خودرو شهری ساده ست و به هیچ وجه نمی توان بر روی آن برای مسافت های طولانی و یا خارج شهر حساب باز کرد. این خودرو می تواند ۰ تا ۱۰۰ را در زمان ۱۱ ثانیه طی نماید که از این حیث می توان آن را افتضاح کامل خواند. البته تویوتا برای اینکه این بخش با افتضاح کامل به پایان نرسد برای این خودرو از یک گیربکس اوتومات استفاده می کند. در زمینه رنج مسافتی که این خودرو می تواند با موتور الکتریکی اش طی نماید نیز به هیچ عنوان عدد امید وار کننده ای را نمی شنویم. این خودرو تنها می تواند ۴۰ کیلومتر را بدون بنزین طی نماید که برای یک خودرو هیبریدی اصلا خوشایند نیست. البته این خودرو از سیستم حرکتی FWD استفاده می کند. این خودرو در زمینه کیفیت رانندگی حرف های زیادی برای گفتن ندارد و صرفا تجربه معمولی را به شما عرضه می کند. در قسمت طراحی داخلی این خودرو مانند تمام ساختنه های تویوتا تا به امروز که فوق العاده ساده و بی روح هستند این خودرو هم از همین قاعده پیروی می کند و همه چیز بی روح و خیلی بیش از حد ساده است. در زمینه امنیت این خودرو می تواند کاملا قابل اطمینان عمل کند و امنیت سرنشینانش را حفظ نماید. بازه قیمتی برای این خودرو کمی زیاد به نظر می رسد. تویوتا برای این خودرو بازه قیمتی ۲۷ تا ۳۳ هزار دلار در نظر گرفته است. البته این خودرو به منظور هیبریدی بودنش هم چنان یکی از خودرو های مورد نظر برای خودرو اولی ها خواهد بود.
نوبتی هم که باشد نوبت یک کراس اوور است تا در لیست ما حضور داشته باشد. به شخصه فکر نمی کنم که ارزان تر از این کراس اوور در بازار جهانی وجود داشته باشد. کیکس یکی از آن خودرو هایی است که برای رقابت با دیگر ژاپنی توانمند در این حوزه یعنی مزدا وارد کارزار شده است. البته این خودرو یک امتیاز بسیار ویژه نسبت به خودرو های دیگر در این رده در اختیار دارد و آن هم به کراس اوور بودنش مربوط است. کیکس در زمینه طراحی می تواند نمره قابل قبولی را دریافت کند. خوشبختانه نیسان به خاطر ارزان قیمت بودن این خودرو در بخش طراحی ظاهری آن کم کاری نکرده است و طراحی خوبی را برای این خودرو در نظر گرفته اند. در قسمت جلویی چراغ ها به زیبایی طراحی شده اند و البته که از فضای جلوی خودرو به خوبی استفاده شده است. در بخش جانبی نیز همه چیز نرمال بوده و نمی توان خورده ای به آن وارد کرد هر چند که می شد به جای استفاده از رینگ های نه چندان دوست داشتنی ۱۶ اینچی نیسان به سراغ استفاده از رینگ های ۱۷ یا ۱۸ اینچی می رفت. اما قسمت عقب یکی از آن قسمت هایی است که به شدت روی ان حساسیت وجود دارد که البته نیسان در طراحی این قسمت به هیچ عنوان نمره قابل قبولی را دریافت نمی کند.
متاسفانه طراحی زشت و فاجعه بار نیسان جوک در این قسمت نیز ردپایی از خود به جا گذاشته است و چراغ های عقب به بد ترین شکل ممکن طراحی شده اند. شاید استفاده از چراغ های برجسته دیگر آن چنان ایده جذابی برای نسل های امروزی به حساب نیاید. یکی از قسمت هایی که می تواند بدون توجه به چراغ ها یک تنه طراحی عقب را با خاک یکسان کند بخش سپر عقبی است که باز هم برجستگی بد فرمی در آن به چشم می آید که باز هم نمی توان از آن چشم پوشی کرد. خوشبختانه در زمینه رنگ خودرو نیسان ۱۲ رنگ زیبا و شاد را برای این خودرو عرضه می کند. با این که کیفیت رنگ بدنه این خودرو معمولی است اما رنگ های انتخاب شده بسیار شاد و دوست داشتنی هستند. به طور کلی در بخش طراحی این خودرو نمره متوسط و رو به پایینی می گیرد که با توجه به بازه قیمیتی اش آن چنان نمی توان به راحتی از کنار آن عبور کرد. متاسفانه نیسان این موضوع را درک نکرده است که یک کراس اوور علاوه بر فضای داخلی مناسب نیاز مبرمی به توان کافی هم دارد. این خودرو در بخش پیشرانه خریدارش را دل سرد می کند و به هیچ عنوان آن عمل کردی را که از آن انتظار داریم را نشان نمی دهد. نیسان برای خودرویش از یک موتور ۱.۶ لیتری ۴ سیلندر استفاده کرده است که در نهایت تلاش می تواند تنها ۱۲۲ اسب بخار توان تولید کند. اوضاع با این موتور به قدری بد است که این کراس اوور سنگین حتی نمی تواند ۰ تا ۱۰۰ را در زیر ۱۲ ثانیه بپیماید. شاید استقاده از یک موتور تنفس طبیعی با چنین ظرفیت پایینی بد ترین تصمیم ممکن از طرف نیسان بوده است. این خودرو کاملا یک خودرو شهری محسوب می شود و اصلا به درد سرعت نمی خورد. نیسان برای این خودرو یک گیربکس معمولی دستی در نظر گرفته و سیستم حرکتی خودرو نیز به صورت FWD است. شکی نیست که کیکس برای آن ها که انتظار متوسطی از خودرو خود در زمینه توان دارند نیز مناسیب نخواهد بوئد و قطعا نمره قبولی نخواهد گرفت. یکی دیگر از نکاتی که به شهری بودن این خودرو اشاره کامل دارد ظرفیت باک این خودرو است که تنها ۴۰ لیتر است که برای یک کراس اوور تا حدودی احمقانه به نظر می آید. خوشبختانه در بخش طراحی داخلی نیز با نقص بزرگی طرف نمی شویم. ظاهرا نیسان تصمیم داشته تا نقوص بزرگ در بخش پیشرانه و توان خودرو را با با یک کابین شیک و جمع و جور جبران کند که تا حد قابل ملاحضه ای جبران کند.
کابین کیکس دوست داشتنی و مرتب است و البته که کمی حس لوکس بودن را به شما انتقال می دهد. خوشبختانه به واسطه کراس اوور بودن این خودر فضا برای ۵ سرنشین محیا است که البته به راحتی می توانند در کنار هم بنشینند. در زمینه امنیت نیسان باید بیشتر توجه نشان دهد. این خودرو در تست های امنیت آن طور که شاید و باید عمل نمی کند و به هیچ وجه عملکرد یک کراس اوور امن را ندارد. البته نیسان دربازه قیمتی خودش یگانه است و البته که قیمت خوبش می تواند تمام نواقص آن را توجیه کند. این خودرو بین ۱۸ هزار تا ۲۱ هزار دلار قیمت دارد که کاملا به صرفه به نظر می رسد.
اما آخرین خودرو این لیست البته در قسمت اول ما متعلق به کره ای خوش نام هیوندایی است. بسیاری معتقد هستند که این خودرو فرزند کوچک پالیسید است که در زمنیه SUV های خوش قیمت و البته پر امکانات رقابت می کند. درست است این خودرو نیز یک کراس اوور بسیار ارزان قیمت و البته ساده است که در زمینه طراحی حرف های زیادی برای گفتن دارد. خوشبختانه به علت قیمت پایین قرار نیست که این خودرو از ظاهر زشتی بهره ببرد. در نگاه اول به جلوی خودرو با خودتان می گویید که بدون شک با یک خودرو گران قیمت طرف هستیم. طراحی بخش جلو به شدت استادانه است و هیوندایی تا توانسته است از فضای جلو به خوبی استفاده کرده است. جلو پنجره خودرو تقریبا بزرگ است اما به زشتی جلو پنجره های خودرو های BMW نیست و تازه باعث جذابیت بیشتر شده است. چراغ های جلو این خودرو بسیار کوچک طراحی شده اند و فاقد LED های DAY LIGHT هستند اما هیوندایی این قابلیت را در زیر چراغ های اصلی قرار داده است. در زیر چراغ های اصلی چراغ های دایره ای تقریبا بزرگی قرار داده شده اند که یک نوار LED دور آن ها را فرا گرفته است. در کنار خودرو همه چیز معمولی به نظر می رسد ولی رینگ های کوچک ۱۵ اینچی به شدت در چشم هستند هر چند که هیوندای برای این خودرو رینگ های ۱۷ اینچی، آن هم به صورت سفارشی را عرضه می کند.
در پشت خودرو است که متوجه می شوید این خودرو کاملا یک خودرو ارزان قیمت است و نباید از آن انتظار زیادی داشت. در پشت خودرو هیچ جذابیتی و جود ندارد و البته که ما چیز زشتی هم در این قسمت پیدا نمی کنیم و همه چیز در یک کلام در این قسمت معمولی است. در یک کلام طراحی این خودرو را می پسندیم چرا که در عین سادگی دل کسی را هم نمی زند. هیوندای در زمینه رنگ نیز عملکرد خوبی را از خود نشان می دهد و برای این خودرو ۹ رنگ زیبا و جذاب را عرضه می کند که خوشبختانه برای هیچ کدام نیاز به پرداخت مبلغ بیشتری ندارید. اما در زمینه پیشرانه یکی دیگر از قربانیان قیمت کم را می بینیم. هیوندای برای این خودرو یک موتور ۴ سیلندر ۱.۶ لیتری را در نظر گرفته است که به صورت تنفس طبیعی کار می کند و در اوج تلاش تنها می تواند ۱۲۲ اسب بخار توان تولید نماید. درست است که این عدد به هیچ عنوان برای سال ۲۰۲۰ خوب به نظر نمی رسد اما یادتان باشد که قرار است این خودرو یک خودرو خوش قیمت باشد و با این برچسب قیمتی انتظاری جز این از این خودرو نمی رود. این خودرو آن چنان که باید سریع نیست و برای رسیدن از ۰ به ۱۰۰ به بیش از ۱۰ ثانیه زمان نیاز دارد. البته هیوندای برای این خودرو دو عدد گیربکس در نظر گرفته است. یک گیربکس ۶ سرعته دستی به صورت تریم پایه و دیگری یک اوتومات است که به صورت سفارشی بر روی خودرو نصب می شود. در زمنیه سیستم حرکتی این خودرو از یک سیستم FWD استفاده می کند.
در قسمت داخل کابین نیز همه چیز ساده است و در حد همان ۲۱ هزار دلاری است که برایش می پردازید پس نباید انتظار سیستم سرگرمی توانمند و یا صندلی های با کیفیت را داشت. در نهایت این خودرو می تواند به عنوان یک خودرو ۲۱ هزار دلاری تجربه مناسبی برای خودرو اولی ها والبته جوان ها باشد.
با توجه به اینکه خودرو های دیگری در این لیست وجود دارند و البته که مطلب ما هم نباید طولانی باشد ما بقیه خودرو ها را در قسمت دیگری خدمت شما معرفی خواهیم کرد.
جدیدترین رندر آیفون ۱۶ پرو را در رنگ طلایی ببینید
نقد و بررسی انیمه سینمایی وایولت اورگاردن
۱۰ قهرمان کودک محبوب دنیای انیمه
پاساژ علاءالدین مرکز خرید گوشی یا مرکز کلاهبرداری از مشتریان!