نقد و بررسی فیلم Underwater | بی معنایی در کف اقیانوس

در ابتدای نقد و بررسی فیلم Underwater ای را باید بگویم «زیر آب» بیش از آنکه یک فیلم مستقل و شخصی باشد، یک دنباله و بازسازی ضعیف از مجموعه Alien و فیلم Life است، با این تفاوت که فیلم های نامبرده شده، در «فضا» و محیطی خارج از جو زمین روایت شدند، اما «زیر آب» داستانش را در دل زمین و عمق یازده کیلومتری اقیانوس تعریف میکند؛ اما همچنان تفاوتی در اصل موضوع ایجاد نمیشود و همان سکانسهایی که در عنوانهای ذکر شده مشاهده کردهایم، با کمی تفاوت بصری، در اعماق اقیانوس مشاهده میکنیم.
نقد و بررسی فیلم Underwater | بی معنایی در کف اقیانوس
در همان تیتراژ آغازین، تیترهایی بلد شده از اخبار و روزنامههایی را مشاهده میکنیم که سرنخهایی راجب مضمون فیلم میدهند؛ این تیترها با جملاتی مانند «تاریکی مطلق»، «کشنده همچون فضا» و «نه اکسیژن، نه نورخورشید»، به نحو احسنت و با کمک ریتم هولناک پس زمینه، درهمان ابتدا، بذرهای دلهره و اظطراب را در دل مخاطب میکارند. اما از طرف دیگر این تیترها، اتفاقات و داستان فیلم را قابل پیشبینی میکنند؛ تیترهایی مانند «ناپدیدشدن های مرموز» و «رازهای اعماق آبها»، علاوه برایجاد حس دلهره، به نوعی داستان فیلم را لو می دهند و بیننده را از خطرات احتمالی مطلع میکنند.
در اولین ثانیه های ورود به ایستگاه، با راهروهایی طولانی و هولناکی مواجه می شویم که چراغ هایش مدام در حال پریدن هستند. در همین حال صحبتهای زنی به نام «نورا» با هنرنمایی کم اشکال «Kristen Stewart» را میشنویم که جملاتی غم انگیز و ناامید کننده ای میگوید که بخشی از آن، درباره یک فرد نامعلوم و بخش دیگر آن به خاطر مدت زمان طولانی است که در زیر آب قرار دارد . صحبت هایی که از دل تنهایی یک زن گفته میشود، زنی که خودرا یک انسان بدبین معرفی میکند و مدام با حس تنش ابتدایی فیلم و صدای اقیانوس و بدنهی ایستگاه ترکیب میشود و سکوتی کرکننده به وجود میآورد. اما به «نورا» اجازه داده نمیشود که خودش را بیشتر معرفی کند و عمیقاً آن حس تنهایی و غمانگیز شرایط کنونیاش را به ما انتقالدهد تا حداقل، گله گی های او از این موقعیت، قابل لمستر شود. در واقع با جمله هایی احوال خودش را توصیف میکند که تنها برای یکی دو دقیقه آن را مشاهده میکنیم و دیگر خبری از آن نیست و در واقع آن جمله ها، تنها شعار بودهاند؛ مانند فردی که از بی پولی مینالد اما فقط برای دو دقیقه بیپول است.
مدت زیادی نمی گذرد که جملات احساسی، جای خود را به صحبتهایی بیمنطق از موضوعات فنی و مکانیکی می دهد و «نورا»ی افسرده و تنها، تبدیل به زنی همه فن حریف میشود و مدام درهای بسته ای جلوی راه او قرارداده میشود که او به راحتی آن را باز میکند. شخصیتهای فرعی که مانند «نورا» از ویرانی ایستگاه نجات یافتهاند و مانند یک بازی رایانهای، هر کدام در نقاط مختلفی از نقشه قرار دارند که هر چه جلوتر میرویم، تعداد بیشتری از آن هارا پیدا میکنیم و معلوم نمیشود که چگونه ازحادثه جان سالم به در بردهاند. شخصیتهایی که دفعهی اولی نیست که با هم ملاقات میکنند و تا حدودی با یکدیگر صمیمی هستند. این صمیمیت در صورتی که هیچ زمینهای برای آن چیده نشده و هیچ تصویری از ارتباطات این شخصیت ها در گذشته به ما نشان داده نمی شود، کمی آزردهنده و غیر قابل قبول است. این ارتباطات زمانی غیر منطقی میشود که شخصیتها حاظر میشوند برای نجات جان دیگری، خودشان را فدا کنند، در صورتی که در چنین مواقع حساسی شاید انسان ها، به نزدیکترین افراد زندگیشان نیز رحم نکنند و برای نجات جان خود، دست به هر کاری بزنند.
پیام Underwater بسیار واضح است و برای فهمیدن آن نیاز به اندیدشیدن و بازبینی سکانس های فیلم نیست، حفاظت از محیط زیست و دریاها؛ در حالی که شرکت های بزرگ و دولتمردان با اشتهای سیری ناپذیرشان به غارت و نابودی منابع طبیعی مشغول هستند و برای منافع شخصی و مالی، از هر خط قرمزی میگذرند و جان حیوان ها وانسانهایی که ممکن است در این راه گرفته شود برایشان هیچ اهمیتی ندارد. «زیر آب» برای ایستادن در مقابل این موضوع اجتماعی مهم تولید شدهاست، موضوعی که در چند سال اخیر با توجه به رشد جهانی جمعیت، پررنگ تر از گذشته شدهاست؛ اما فقط داشتن پیام مناسب و تامل برانگیر کافی است؟ مطمعناً خیر. زیرا موضوعی مناسب تنها نصف راه است و نصف دیگر آن، چگونگی بیان موضوع و انتقال آن پیام است. به جرئت می توان گفت تمام فیلمهایی که ساخته میشوند یک مضمون و درونمایه واحد دارند که سکانسها، شخصیتها و تمام اجزای فیلمنامه برای فهم و انتقال آن به کار گرفته میشوند تا پیام موردنظر، عمیقاً بر بیننده اثر کند و او را موجب کند، راجب موضوع مطرح شده توسط فیلم کمی تفکر کند و سپس تصمیم نهایی را بگیرد. اصلا چه فایدهای دارد فیلمی بسازیم که مفهوم اصلیاش «حسادت و عواقبش» باشد اما در مطرح کردن آن و نمایش آن به شیوهای که برای بیننده قابل لمس و درک باشد ناتوان باشیم.
بهجای آنکه فیلم وقت خود را صرف نمایش موجوداتی ناشناخته و قدرتمند هدردهد که به خاطر تجاوز انسان ها به محل زندگیشان آنها را تکه تکه می کنند، اجازه میداد که خود طبیعت و دریاها با ما سخن بگویند، به چه صورت؟ اگر از روی مفهوم اصلی فیلم، یک مستند جهت آشنایی با دریاها و اقیانوسها ساخته میشد و در آن مشاهده میکردیم که بهره برداری بیش از حد از آن ها چه تاثیرات جبران ناپذیری بر روی حیوانات آن منطقه و اقلیم مناطق اطراف آن میگذارد، مطمعناً درانتقال پیام خود موفقتر ظاهرمیشد و تاثیر بیشتری بر بیننده میگذاشت.
جلوههای ویژه و فیلمبرداری یکی از معدود نکات مثبت فیلم است که حتی با وجود عدم انتقال مفهوم اصلی فیلم، میتواند به راحتی شمارا برای ۹۰ دقیقه پراظطراب جلوی تلویزیون میخکوب کند. زمانی که بازماندگان حادثه از ایستگاه خود بیرون می آیند و در کف اقیانوس مشغول قدم زدن هستند با استفاده از فیلمبرداری پیوسته و با کات کم، به خوبی حضور در اعماق اقیانوس را متوجه می شوید و تیتر «تاریکی محض» را به بهترین شکل حس میکنید؛ البته در مواقعی که فیلم نیاز به تنش دارد، کات های مداوم حوادث رخ داده را نامفهوم و آزار دهنده میکنند و تدوین خوبی ندارند. یکی از تکنیکهایی که به خوبی در این فیلم استفاده شده است که البته در سال های گذشته در آثار مشابه شاهد آن بودهایم، تصویربرداری از داخل لباسهای مخصوص است که واقعا برای این فیلم لازم بود؛ از یک جهت حس کنجکاوی بیننده را برانگیخته می کند که چه چیزی خارج آن لباس قرار دارد و از طرفی، نمایه بستهای که بیننده مشاهده میکند که در مقابلش انسانی قرار دارد که کیلومتر ها تاریکی را مشاهده میکند و هر لحظه آماده رویارویی با حادثه ای خطرناک است، حس دلهره و اظطراب را چند برابر میکند.
در انتها نیز فیلم Underwater ، نامه مرگ خودش را امضا میکند. هیولایی باستانی و عظیم الجثه ای از خواب بیدار میشود تا از سرزمینش در برابر انسان های طمع کار محافظت کند. هیولایی که به نظر می رسد از فیلمهای Godzilla و Pacific Rim به این فیلم آمده باشد و بدتر از آن ،شخصیتهایی هستند که در هنگام مواجه با هیولا، طوری رفتار میکنند که انگار یک ماهی دیدهاند و با آرامش خاطر از کنار آن می گذرند.
تیتراژ پایانی فیلم نیز همان سبک تیتراژ ابتدایی را دارد. جملههایی بلد شده که نشان میدهد . شرکتها و سرمایه گذارانی که بدون توجه به تلفات وانسانهای بی گناهی که در اعماق دریاها کشتهاند، همچنان به غارت منابع طبیعی و دریاها ادامه میدهند. درواقع تیتراژ پایانی، تنها قسمتی از فیلم است که به بهترین شکل و کاملاً واضح، پیام خودرا به بیننده انتقال میدهد.
جدیدترین رندر آیفون ۱۶ پرو را در رنگ طلایی ببینید
نقد و بررسی انیمه سینمایی وایولت اورگاردن
۱۰ قهرمان کودک محبوب دنیای انیمه
پاساژ علاءالدین مرکز خرید گوشی یا مرکز کلاهبرداری از مشتریان!