نقد بازی Deathloop | حلقه را بشکن
بازی Deathloop آخرین ساخته استودیوی آرکین است که ترکیبی از بهترین بازیهای دهه اخیر را در خود جای داده. اگر شما از آن دسته از افراد هستید که از خطی شدن بیش از حد بازیهای امروزی ناراضی و عصبانی هستید، بازی Deathloop برای شکستن حلقهی تکرارش راههای زیادی را جلوی شما قرار داده و تجربهی راضی کنندهای را ارایه میدهد. با نقد بازی Deathloop با ما همراه شوید.
داستان بازی Deathloop درباره فردی به نام Colt است که در یک حلقه (Loop) گیر افتاده و در تلاش است تا این حلقه را بشکند. او برای شکستن این حلقه باید از شر چند شخصیت مهم Blackreef خلاص شود تا بتواند در نهایت حلقه را بشکند.
از آن طرف فردی دیگر به Juliana در نقش محافظ حلقه سعی دارد تا «کلت» را بکشد و جلوی او را بگیرد. حال چرا «کلت» میخواهد حلقه را بشکند؟ اصلا این حلقه چیست، جولیانا کیست که تلاش دارد تا از حلقه محافظت کند و هزاران سوال دیگر که از ابتدا برایتان پیش میآید و تا انتهای بازی در خلال معماهایی که حل میکنید کم کم به جواب همه سوالاتتان میرسید. در واقع شما از خود «کلت» هم بیشتر اطلاعات ندارید و همراه «کلت» کم کم از ماجرا با خبر میشوید.
هسته اصلی بازی Deathloop را معماها و ماموریتهای آن و نحوه انجام آنها تشکیل میدهد. شما در این بازی حس یک کارآگاه کارکشته را دارید که باید به کند و کاو در محیط سرد و بیجان Blackreef بپردازید و سر از معمای این مکان جهنمی —برای کلت— در بیاروید. سرنخهای بهدست آمده را کنار هم قرار دهید تا بتوانید افراد سرشناس Blackreef را که به عنوان «خیالپردازان» (Visionaries) شناخته میشوند، پیدا کرده و سپس آنها را به قتل برسانید؛ همانند یک قاتل بیرحم و خون سرد.
در کل ۸ خیالپرداز در کل Blackreef وجود دارد که در صورت مرگ همه آنها حلقه شکسته میشود. اما شکستن حلقه به همین سادگی هم نیست. شما برای این که بتوانید حلقه را بشکنید، باید هر ۸ نفر این افراد را در یک حلقه بکشید، اما مشکل این جا است که در نگاه اول نمیتوان همه این ۸ نفر را در زمان مناسب و در جایگاه خود پیدا کرد.
بازی Deathloop برای این که بتواند این ایده را در قالب گیم پلی بگنجاند، همانند بازی Persona روز را به ۴ قسمت تقسیم کرده است: صبح، ظهر، بعد از ظهر، غروب و شب. هر یک از «خیالپردازان» در ابتدا به نحوی در این بازهها پراکنده شدهاند که نمیتوان همه آنها را در یک حلقه کشت. به همین دلیل شما باید به دنبال راهی برای گردآوری همه این افراد در زمانهایی باشید که بتوانید در طول یک حلقه کلک همه آنها را بکنید و از شر آنها و حلقه خلاص شوید.
ایده کلی بازی بسیار جذاب به نظر میرسد و در ابتدا هم شما واقعا حس یک کارآگاه کارکشته را پیدا میکنید که همواره در طول حلقههای مختلف سعی در به هم چسباندن سرنخها دارد تا بتواند به یک راه حل برسد. اما بعد از گذارند چند حلقه، وقتی که کم کم سرنخها یک تصویر کلی از کاری که باید انجام دهید را تشکیل میدهند، بازی کمی به تکرار مکررات میافتد و شما حلقهها را یکی پس از دیگری میگذارنید تا معدود سرنخهای باقی مانده را پیدا کنید و در نهایت بتوانید حلقه را بشکنید. البته با این که شما فقط دارید از یک نقطه به نقطه دیگر میروید، یک معما را حل میکنید و سرنخ خود را بهدست میآورید، اما همین فعالیتهایی که انجام میدهید یک حس راضی کننده را بهوجود میآورد که انگار دارید ذره به ذره به جواب خود نزدیک میشوید.
خوشبختانه گان پلی و گیم پلی بازی آنقدر جذاب است که بتواند در طی این حلقههای پایانی همچنان موقعیتهای جذاب خلق کند و بازی را از افتادن در ورطه تکراری شدن نجات دهد. همچنین شما برای کشتن «خیالپردازان» راههای متفاوتی دارید. مثلا به طور مستقیم او را بکشید، یا بشکه نوشیدنیهای آنها را مسموم کنید یا هدفتان را در یک گوشتچرخکن غول پیکر بیندازید؛ درست همانند کاری که بازی هیتمن در نسخههای اخیر خود انجام داد و ارزش تکرار بازی را چندین برابر کرد.
از آنجایی که شما در بازی Deathloop در واقع دارید یک مسیر را همواره تکرار میکنید، این کار سازندگان بسیار هوشمندانه بوده که ارزش تکرار مراحل را بالا برده است؛ کاری که در بازی هیتمن اختیاری بود و در بازی Deathloop اجباری.
ناگفته نماند که طراحی مراحل بینقص بازی هم در این امر به آن کمک بهسزایی میکند و همانطور که از «آرکِین» انتظار داشتیم، تمام نقاط شهر و ساختمانها استادانه طراحی شدهاند، بهطوری که به شما اجازه طراحی استراتژیهای مختلف را میدهند.
اگر بازی Dishonored را تجربه کرده باشید، میدانید که با یک بازی Immersive Sim درجه یک طرفید. شما میتوانید یک ماموریت را بدون این که خونی از کسی ریخته شود پیش ببرید یا این که حمام خون راه بیندازید. هرچند که در آن بازی برای روش دوم کمی مجازات میشدید و بازی بیشتر بر مخفی کاری تاکید داشت.
بازی Deathloop هم راههای متفاوتی برای کشتن هدفهایتان به شما ارایه میدهد، با این تفاوت که دیگر بازی دیکته نمیکند که نباید کسی را بکشید و باید به صورت مخفی کاری کار خود را پیش ببرید.
بازی Deathloop نه تنها شما را از قتل عام همه دشمنان حاضر در نقشه مجازات نمیکند، بلکه ابزارهایش را نیز در اختیارتان قرار داده است. هر یک از «خیالپردازان» یک قابلیت منحصر به فرد خود را دارند که شما با کشتن آنها میتوانید آن قابلیتها را ازآن خود کنید.
این ۸ قابلیت آنقدر تنوع به بازی تزریق میکنند که اگر شما از یک نوع نحوه بازی کردن خسته شدید، با استفاده از اسلحههای مختلف و قابلیتهای دیگر نحوه بازی خود را تغییر داده و به نحو دیگری ماموریتهای خود را پیش ببرید. مثلا اگر از پاکسازی کردن نقشه و خون و خونریزی خسته شدهاید، از قابلیتهای دیگری استفاده کنید که به شما توانایی انجام ماموریت بدون این که خونی از کسی ریخته شود را اهدا کند. البته که بازی از کمبود انیمیشن رنج میبرد و بعد از مدتی کشتن دشمنان از فاصله نزدیک خسته کننده میشود.
در این میان «کلت» هم قابلیت مخصوص به خودش را دارد. قابلیتی که به شما اجازه آزمون و خطا میدهد و کمی از ریسک امتحان کردن راههای مختلف میکاهد. شما در بازی میتوانید ۳ بار بمیرید. این قابلیت به طرز قابل توجهی به تنوع بازی کمک میکند و به شما اجازه امتحان کردن راه و روشهای مختلف را اهدا میکند.
حال که کمی از نکات مثبت بازی گفتیم، وقت آن رسیده که به اشکالات بازی Deathloop بپردازیم. متاسفانه استودیوی Arkane نتوانسته یک تجربه تقریبا کم نقص را همانند بازی Dishonored ارایه دهد.
دشمنان کمهوش، بزرگترین نقطه ضعف بازی Deathloop
بزرگترین نقطه ضعف بازی Deathloop هوش مصنوعی دشمنان بازی است. برای عنوانی که مخفی کاری یکی از جنبههای اصلی آن را تشکیل میدهد و مکانیکهای بسیاری به آن اختصاص یافته، دشمنان باید بسیار هوشیار باشند و کار را برای شما که قابلیتهای زیادی برای انجام کارها از این طریق دارید را سخت کنند.
اما بازی در ایجاد چالش برای شما ضعیف عمل میکند و اگر یک اسلحه صدا خفه کن داشته باشید، چالش بازی به طور کلی برای شما از بین میرود و خسته کننده میشود. استودیوی آرکین در تمام جنبههای دیگر بازی تقریبا بینقص عمل کرده است، اما ضعف هوش مصنوعی بازی ضربه بدی به آن میزند.
همچنین برخلاف تصور عمومی که از مارکتینگ اشتباه بازی سرچشمه میگیرد، بازی Deathloop هرچیزی است جز یک اثر Roguelike یا حتا Rougelite. درست است که معماری کلی بازی ذهن مخاطب را به سمت یک اثر روگلایک سوق میدهد، اما مشخصه اصلی این بازیها لولهای کاملا رندومی است که در هر دور از بازی تجربه متفاوتی را برای شما رقم میزند.
اما این اتفاق در بازی Deathloop رخ نمیدهد. شما اگر بر فرض مثال در شب به مکان Updaam سری بزنید، دقیقا همان اتفاقات، دیالوگها و جای گیری دشمنانی را پیدا میکنید که در چندین حلقه قبلتر دیده بودید. ساختار مراحل این بازی بیشتر یک حالت مترویدونیایی دارد تا روگلایکگونه. شما چندین و چندبار به یک مکان سر میزنید تا بتوانید به نقاط مختلف آن که در حالتهای پیشین برایتان قفل بود، دسترسی پیدا کنید.
بازی Deathloop برخلاف باوری که مارکتینگ بد بازی به آن اشاره میکرد، یک بازی تکنفره با رگههایی از یک عنوان چند نفره است. تجربه اصلی بازی Deathloop کاملا یک تجربه تک نفره است و اگر قابلیت چند نفره را آن بگیرید، بازی همچنان سرگرم کننده باقی میماند.
من در طول ۳۰ ساعتی که به تجربه این بازی پرداختم، به ندرت توانستم که به عنوان جولیانا از حلقه محافظت و به دنیای «کلت»های دیگر حمله کنم. در همان چند باری هم که موفق به انجام این کار شدم، مبارزه را بسیار ناجوانمردانه و غیرمنصفانه یافتم.
«کلت» به دلیل قابلیت خودش میتواند ۳ بار بمیرد، و به دلیل هوش مصنوعی ضعیف بازی این امر به ندرت اتفاق میافتد، پس در نهایت ما با یک بار فرصت مردن به جنگ کلتی میرویم که میتواند بارها بمیرد، از جای ما خبر دارد و در کمین مینشیند تا ما را از پای دربیاورد. این امر با توجه به مدت زمان زیاد پیدا کردن بازی بسیار طاقتفرسا میشود، بهطوری که در نهایت احتمالا لقایش را به بهایش میبخشید.
استودیوی آرکین در نهایت توانسته باری دیگر با ایدههای نو و بدیع خودش زیرسبک Immersive Sim را چند پله جلو ببرد و فرمولی که در بازی Dishonored خلق کرده بود را بهبود بخشد. اما متاسفانه هوش مصنوعی ضعیف بازی و ناتوانیاش در ایجاد چالش برای مخاطب از ایجاد یک تجربه کمنقص جلوگیری کرده است.
کد بازی توسط سازندگان برای ما ارسال شده بود.
خلاصه انگلیسی نقد بازی Deathloop:
Deathloop is a great immersive sim experience much like Dishonored and entangled with humorous dialogues and a mysterious story. Its perfect level design and gameplay mechanics are let down by a dull AI that lets you walk all over Blackreef without much difficulty.
The Review
بازی Deathloop
PROS
- مکانیکهای مخفی کاری و تیراندازی بینقص
- جلوههای بصری چشمنواز
- دیالوگهای طنز
- داستانی جذاب با پایانی درخور داستان
- طراحی مراحل بینقص
CONS
- هوش مصنوعی ضعیف
۱۰ قهرمان کودک محبوب دنیای انیمه
پاساژ علاءالدین مرکز خرید گوشی یا مرکز کلاهبرداری از مشتریان!
شرکت رایان پژوه پاسارگاد rpp.me کلاه بردار بزرگ دارای نماد اعتماد
فروشگاه کلاه برداری به نام ( آتاری ایران )